نقش و جایگاه کارآفرینی در اقتصاد دانش بنیان ؛
گامهای موثر در تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق
دکتر علی قوامی
دکترای تخصصی کارآفرینی فناوری
محقق، مدرس و مشاور کارآفرینی و توسعه کسب و کار
یادداشت اختصاصی : در وضعیت کنونی اقتصاد و کسب و کار کشور که به دلیل اعمال تحریمهای شدید علیه ایران، از یک سو منجر به ایجاد فضای ریسکی شدید و عدم اطمینان بالا در میان آحاد مردم گردیده و از سوی دیگر، هزینه اشتغال و تولید را بطور سرسامآوری افزایش داده است؛ توسعه فرهنگ کارآفرینی با بهرهگیری از شیوههای خلاقانه در جذب و نگهداشت مشتری و همچنین نوآوری در محصولات یا خدمات و نحوه ارائه و بازاریابی آنها میتواند راهگشا باشد.
عصر جدید که به عصر «فناوری اطلاعات و ارتباطات» معروف است؛ عرصه رقابت بر سر منابع و سرمایههاست، کشورهای بزرگ صنعتی که فاتحان این عرصهاند بهرهوری از منابع و سرمایهها را سرلوحه کار خود قرار داده و در پرتو وجود افراد تحصیل کرده و متخصص، چرخ های رشد و توسعه را به حرکت در آورده و به ابداعات و نوآوریهایی دست یافتهاند. دسترسی به این نوآوریها که اقتصاد کشورهای توسعه یافته را از نو زنده کرده و به اقتصاد دانشبنیان ارتقاء داده است، منوط به کارآفرینی میباشد.
کارآفرینی (Entrepreneurship) مفهومی است که در آن کارآفرین (فرد یا شرکت) با داشتن ایدهای نو و یا خلاقانه از طریق شناسایی نیازهای پاسخ داده نشده در محیط / جامعه پیرامون خود، فرصتهای جدیدی برای کسب درآمد و سود کشف یا خلق نموده و با بسیج منابع در دسترس خود و گاهاً با بهرهگیری از فناوریهای نوین، به ایجاد کسب و کار جدید یا توسعه کسب و کار فعلی خود مبادرت میورزد. به بیان سادهتر؛ کارآفرینی، دانش و فناوریهای جدید را به خدمات و محصولات جدید تبدیل میکند.
در این میان؛ دولت و مراکز دانشگاهی ملزماند تا برای ترقی و ترویج آموزش کارآفرینی بیندیشند، چراکه نسل جوان نیاز دارد تا بداند چگونه در برابر محیطهای ناامن و پیچیده و قوانین و مقررات متغیر در بازار کار بطور انعطافپذیر مقابله نموده و به موفقیت دست پیدا کند.
گامهای فرایند کارآفرینی (برای راه اندازی یک کسب و کار)
برخلاف تصور عامه مردم، برای کارآفرین شدن و راه اندازی یک کسب و کار موفق، تنها داشتن پول و سرمایه کافی نبوده و باید موارد و نکات مهمتر دیگری مدنظر قرار گیرد:
- گام اول) تکوین ایده تجاری خلاقانه جهت شناسایی یا ایجاد نیاز در بازار (خلق/کشف فرصت کارآفرینانه):
- مرحله ۱: فهرستی از علاقمندیها، تواناییها، دانش و تجربه کسبشده خود و شراکای کاریتان (درصورت تمایل به راه اندازی کار گروهی) تهیه کرده و ببینید در چه زمینههایی بیشترین توانایی (همراه با علاقمندی) در شما وجود دارد.
- مرحله ۲: در زمینههای شناساییشده، اقدام به تحقیق میدانی، کتابخانهای و یا اینترنتی کنید تا ببینید مشتریان و رقبای مدنظر در کسب و کار احتمالی شما، چه کسانی هستند.
- مرحله ۳: بررسی نمایید مشتریان احتمالی بازار هدف شما، چه نیازهای برآورده نشدهای دارند.
- مرحله ۴: رقبای شما از چه نقاط قوت و ضعفی برخوردارند.
- مرحله ۵: باتوجه به نیاز رفع نشده مشتریان و نقاط قوت و ضعف رقبای خود، ایده (راهکاری) را جهت کسب درآمد شناسایی کنید.
- گام دوم) انجام تحقیقات بازار Market Research (شناسایی بازار هدف، رقبا و مشتریان):
- بازار هدف خود را مشخص کنید تا بتوانید با تمرکز بر یک بخش مشخص، آسانتر و موثرتر به فروش و تبلیغ بپردازید.
- شناسایی رقبا و کانالهای توزیع و تبلیغ آنها بسیار مهم است.
- برای تشخیص سودآوری و اطمینان از فروش کالا/خدمت قیمت مدنظر خود را با قیمت تعیین شده توسط رقبا بسنجید. اگر سود قابل قبولی ندارید؛ یا نقشه را عوض کنید و یا هزینهها را بازنگری کنید.
- تحقیقات اولیه: شامل شناسایی نیاز مشتری، نحوه تامین نیاز مشتری، شناسایی رقبای موجود و آمیخته بازاریابی آنها و ایجاد مزیت رقابتی در کالای طراحی شده است. این اطلاعات از مصاحبه و تحقیقات میدانی در مورد مشتریان و رقبا حاصل می شود.
- تحقیقات ثانویه: شامل اطلاعات آماری و جمعیت شناسی منطقه هدف است. از طریق این تحقیقات، بزرگی و حجم بازار هدف مشخص میشود که با استفاده از آمارهای مختلف به دست میآیند.
- گام سوم) تدوین بوم لین استارتآپ/بوم ناب کسب و کار (Lean Startup Canvas “LSC”)
- گام چهارم) تدوین بوم مدل کسب و کار (“Business Model Canvas “BMC)
- گام پنجم) تدوین طرح کسب و کار یا طرح توجیهی و یا همان طرح تجاری (Business Plan “BP”)
منابع تأمین سرمایه برای کارآفرینی
- منابع مالی شخصی: پساندازها، کارتهای اعتباری، فروش داراییها و …
- منابع مالی دوستان و خانواده: دریافت کمکهای مالی اطرافیان از طریق جلب اعتماد آنها
- بانکها، موسسات مالی و اعتباری، شرکتهای لیزینگ، بورس: دریافت انواع وام و تسهیلات
- فرشتگان کسب و کار (Business Angels): این اصطلاح برای توصیف سرمایهگذارانی بهکار میرود که سرمایه اولیه شرکتهای پرریسک که در مرحله آغازین قرار دارند را فراهم میسازند. فرشتگان کسبوکار، افراد ثروتمندی هستند که سرمایهگذاری مستقیمی را در شرکتهایی که در ابتدای راه هستند و هنوز قیمتی برای آنها تعیین نشده است، انجام میدهند. این در حالی است که هیچگونه ارتباط خویشاوندی نیز با کارآفرین ندارند. در اغلب موارد فرشتگان کسب و کار در جستجوی فعالیتهایی هستند که درباره آن تاحدودی چیزهایی را بدانند و بیشتر انتظار دارند تا دانش، تجربه و انرژیشان را همانند پولشان، در یک شرکت سرمایهگذاری کنند.
- سرمایهگذاران ریسکپذیر (Venture Capitals): سرمایهگذاران ریسکپذیر، شرکتهای خصوصی و سودطلبی هستند که سرمایه خود را در فعالیتهای پُرریسک یا نوپا سرمایهگذاری میکنند. سرمایهگذاری مخاطرهپذیر میتواند سرمایهگذاری در شرکتهایی تعریف شود که هنوز قیمتی برای آنها تعیین نشده است و دارای پتانسیل رشد چشمگیری هستند. سرمایهگذاری مخاطرهپذیر نوعی سرمایهگذاری بلندمدت با ریسک ارزشگذاری نشده در سهام شرکتهای جدید معرفی شده است که بیش از یک سوم از سرمایهگذاریهای مخاطرهپذیر منتج به شکست و زیان میشود. سرمایهگذاران مخاطرهپذیر غالباً در شرکتهایی سرمایهگذاری میکنند که هنوز هیچگونه درآمدی را ایجاد نکردهاند و محصولی را در جریان تولید ندارند و از یک تیم کامل مدیریتی و با تجربه نیز بهرهمند نیستند.
- منابع مالی کارکنان: استفاده از سرمایههای کارکنان خود در قالب بدهی و یا سهام جهت سرمایهگذاری.
- شرکا یا اتحادهای استراتژیک: این اتحادها میتواند شامل اتحاد در حوزه حق امتیازهای پیشرفته، تحقیق و توسعه، تولید، توزیع، سهم بازار و ضمانت دیون باشد.
نمودار سرمایه گذاری در فرایند کارآفرینی
چرا یک کسب و کار با خطر شکست مواجه میشود؟
موفقیت در کسب و کار هیچگاه بصورت خودبخودی و یا براساس شانس نیست و این موفقیت اصولا به سازماندهی و بصیرت فرد راه انداز کسب و کار بستگی دارد و تضمینی برای آن وجود ندارد. بیش از ده میلیون نفر هر ساله کسب و کاری را آغاز میکنند و در نتیجه بیش از سه میلیون کسب و کار کوچک هر ساله ایجاد میشود.
بنابر گزارش اداره کسب و کارهای کوچک در آمریکا (SBA)؛ بیش از ۵۰% کسب و کارهای کوچک در سالهای اول با شکست مواجه شده و ۹۰% آنها در ۵ سال اول از بین میروند.
Michael Ames در کتاب خود با عنوان “کنترل کسب و کار کوچک” دلایل زیر را برای شکست این نوع کسب و کارها بیان کرده است:
- عدم وجود تجربه
- نداشتن سرمایه کافی
- نداشتن جایگاه مناسب
- عدم وجود کنترل قوی
- سرمایهگذاری بیش از اندازه در دارائیهای ثابت
- قراردادهای اعتباری ضعیف
- استفاده شخصی از سرمایههای تجاری
- رشد بیش از انتظار
Gustav Berle نیز دو دلیل دیگر در کتاب خود با نام «کسب و کار را خود برعهده بگیرید» به این دلایل اضافه میکند:
- رقابت شدید
- فروش پائین
عوامل دیگر بروز شکست در کسب و کار:
- ناچیز پنداشتن مشکلات شروع یک کسب و کار
- اعتماد به نفس بیش از حد
برچسب ها :دانش و فن آوری ، سبک زندگی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰