این روزها در اینترنت به غیر از شبکههای اجتماعی و سرویسهای اینترنتی، تعداد پرشماری از وبلاگهای مختلف هم یافت میشوند که هر کدام محتوا و اهداف منحصر به فرد خودشان را دارند. همین مجموعه متنوع از وبلاگها است که اینترنت را به دنیایی جذاب تبدیل کرده است. همین وبلاگ و وبلاگنویسی است که خوراک محتوای رسانههای دیگر از شبکههای اجتماعی گرفته تا حتی روزنامهها و خبرگزاریها را فراهم مینماید.
دیگر تقریبا همه ما میدانیم وبلاگ چیست، ولی چند نفر از ما با تاریخچه آن آشنایی داریم؟ چند نفر از ما میدانیم که وبلاگها از چه زمانی و به دست چه کسانی پدید آمدند و به چه شکلی محبوب شدند و دنیای وبلاگنویسی کنونی را خلق کردند؟ اینها مواردی هستند که هر بلاگری باید بداند تا با کاری که انجام میدهد آشنایی بیشتری پیدا کند.
وبلاگها از اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی بود که کمکم شروع به شکلگیری کردند. آن روزها وبلاگنویسها کارشان پیدا کردن و منتشر کردن هر چیز جالبی بود که در اینترنت پیدا میکردند. به بیان واضحتر، وبلاگها در آن دوران دقیقا مثل کانالهای تلگرامی امروز بودند که در آنها میشد از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را یافت. آن زمان تولید محتوا به آن شکلی که امروز میشناسیم اصلا وجود نداشت و کار وبلاگنویسها بیشتر شبیه کاوش در اینترنت بود تا نوشتن و ویرایش.
اما این ایوان ویلیامز بود که در ۲۳ آگوست ۱۹۹۹ با همکاری مگ هوریهان، شرکت Pyra Labs را پدید آورد: شرکتی که محصول اصلیاش سرویس وبلاگنویسی بلاگر یا همان بلاگ اسپات بود. این سرویس سبب شد تا شکل و شمایل متداولی که امروزه از وبلاگها میشناسیم به مرور پدید آید.
ایوان ویلیامز در کسب درآمد از کسبوکارهایی که راه میاندازد هیچ وقت تخصص نداشته است. بلاگر هم همینطور بود. سرویس وبلاگدهی رایگان بلاگر برای شرکت Pyra Labs تقریبا هیچ سود مالیای به همراه نداشت. شرایط کار در این شرکت به خاطر ضرر و زیانها آنچنان سخت شد که ایوان ویلیامز متوجه شد که به غیر از خودش فقط ۶ نفر کارمند دیگر برایش در این شرکت باقی مانده است. البته بلاگر یک نسخه غیر رایگان هم داشت که خدمات ویژهای برای کاربران فراهم میآورد، اما تقریبا هیچ کس به سراغ نسخه پولی بلاگر نمیرفت.
در سال ۲۰۰۳، بخت به ویلیامز رو کرد و گوگل تصمیم گرفت Pyra Labs و سرویس بلاگر را خریداری نماید. پس از آن، هدف دیگر به سود رساندن بلاگر نبود، بلکه گوگل قصد داشت این سرویس وبلاگنویسی را به شهرت برساند. به همین خاطر بود که تمام امکانات پولی بلاگر رایگان شد و حتی برخی دیگر از سرویسهای شرکت گوگل مثل سرویس ویرایش عکس پیکاسا، در بلاگر ادغام شدند.
در آن دوران، ایوان ویلیامز گفت از این اتفاق بسیار خوشحال است و آرزویش پیوستن به گوگل بوده. اما یک سال بعد یعنی در سال ۲۰۰۴، او گوگل را ترک کرد و به سراغ پروژههای شخصی خودش رفت.
در همان سال، ویلیامز شرکت Odeo را به وجود آورد؛ شرکتی که کارش تولید و پخش پادکست بود. دو سال بعد، یعنی در سال ۲۰۰۶ او با همکاری بیز استون شرکت Obvious Corporation را تشکیل داد. این شرکت صاحب تمام تولیدات Odeo شد و چند محصول دیگر را هم تولید نمود. یکی از محصولات شرکت Obvious Corporation، توییتر بود.
در آوریل سال ۲۰۰۷، توییتر از زیر سایه Obvious Corporation خارج شد و خودش به یک شرکت واحد و مستقل بدل گردید. میتوان گفت که توییتر، دومین پلتفرم وبلاگنویسی ایوان ویلیامز بوده است. توییتر را میتوان در دسته شبکههای اجتماعی قرار داد، اما یادمان نرود که این سرویس در اصل یک پلتفرم میکروبلاگینگ است. به بیان دیگر، هر کسی که در توییتر فعالیت میکند، یک وبلاگنویس به حساب میآید و هر توییت هم یک پست وبلاگی در ابعاد ۲۸۰ کاراکتر. افزون بر این، امکانات جدیدی که به تازگی به توییتر اضافه شدهاند، مثل مومنتها یا رشته توییتها، هر کدام سبب شدهاند که این پلتفرم میکروبلاگینگ شباهت بیشتری به یک پلتفرم وبلاگنویسی پیدا کند البته با شکل و شمایل خاص خودش. حتی برخیها در توییتر رماننویسی هم میکنند!
ایوان ویلیامز تا سال ۲۰۱۰ روی توییتر تمرکز داشت، اما از آن زمان سکان هدایت توییتر را به دیک کاستولو سپرد و باز هم به سراغ پروژههای شخصی خودش و ادامه همکاریاش با بیز استون در Obvious Corporation رفت (هر چند Obvious Corporation در سال ۲۰۱۳ منحل شد).
۲۵ سپتامبر ۲۰۱۲ بود که ویلیامز سومین پلتفرم وبلاگ نویسی خودش را به وجود آورد. این پلتفرم را میتوان ترکیبی از بلاگر و توییتر دانست؛ پلتفرمی که خصوصیات تولید محتوای خودش را از بلاگر قرض گرفته و ویژگیهای اجتماعیاش را نیز از توییتر. این سرویس در واقع یک پلتفرم وبلاگنویسی اجتماعی است که در آن نویسندهها محتوای خودشان را زیر سقف سایت مدیوم منتشر مینمایند و این قابلیت را دارند که نویسندههای دیگر را دنبال کنند و با هم در ارتباط باشند.
مدیوم هم مثل توییتر و بلاگر هنوز موفق نشده سودآوری کلانی برای ایوان ویلیامز ایجاد کند اما با محبوبیت خوبی مواجه گردیده است. هر چند آمار دقیقی از این محبوبیت در دست نیست، اما نویسندههای خوبی در این سرویس مشغول فعالیت هستند. البته نمونههای بومی این سرویس هم برای کاربران ایرانی به وجود آمده مثل روال یا ویرگول. مدیوم میتواند آغازگر موج جدیدی در اینترنت باشد؛ موجی به نام وبلاگنویسی اجتماعی. البته برای یک وبلاگنویس، این نوع پلتفرمها هرگز نخواهند توانست جای وبلاگ شخصی با دامنه و هاست اختصاصی را بگیرند، ولی به هر حال پلتفرمهای وبلاگنویسی اجتماعی نیز برای خودشان پدیده نوینی هستند که میتوانند بلاگرها را بیشتر با یکدیگر آشنا کنند. به بیان دیگر، مدیوم و سرویسهای مشابه آن جایگاه مناسبی هستند هم برای نویسندهها که با هم آشنا شوند و هم مخاطبها که تفاوت انواع محتوا و نویسنده را بهتر درک کنند.
در هر صورت، ایوان ویلیامز را به جرات میتوان در خط مقدم دنیای پلتفرمهای وبلاگنویسی دانست. هر چند وی در شکلگیری وردپرس نقشی نداشته است، اما مسلما اگر افکار و ایدهها و تلاشهای ایوان نبود شاید وبلاگنویسی به این مفهوم که امروز میشناسیم وجود نداشت. شاید بد نباشد این مطلب را با جملهای کوتاه از ویلیامز در مورد وبلاگها تمام کنم. او در یک سخنرانی در سال ۲۰۰۱ گفت:
به نظر من، پدیده وبلاگ در سه هدف خلاصه میشود: تداول، اختصار و شخصیت.
تحلیل شما از این جمله چیست؟
منبع:https://behradj92.com/2017/11/25/ev-williams-and-blogging/
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰